کاردرمانی و اُتیسم
این اختلال بر رشد طبیعی مغز در حیطه تعاملات اجتماعی و مهارتهای ارتباطی تأثیر میگذارد. کودکان و بزرگسالان مبتلا به اوتیسم در ارتباطات کلامی و غیر کلامی، تعاملات اجتماعی و فعالیتهای مربوط به بازی، مشکل دارند. این اختلال ارتباط با دیگران و دنیای خارج را برای آنان دشوار میسازد. در بعضی موارد رفتارهای خود آزارانه و پرخاشگری نیز دیده میشود. در این افراد حرکات تکراری (دست زدن، پریدن) پاسخهای غیر معمول به افراد، دلبستگی به اشیا و یا مقاومت در مقابل تغییر نیز دیده میشود و ممکن است در حواس پنجگانه (بینایی، شنوایی، بساوایی، بویایی و چشایی) نیز حساسیتهای غیر معمول نشان دهند. هستهٔ مرکزی اختلال در درخودماندگی، اختلال در ارتباط است.
ضوابط تشخیص درخودماندگی
وجود حداقل ۶ مورد از مواردی که در بندهای اول و دوم و سوم توصیف شدهاند. لااقل دو مادّه از بند اول و یک ماده از هر یک از بندهای دوم و سوم الزامی است.
-
اختلال کیفی در تعاملهای اجتماعی با توجه به وجود دست کم ۲ عنصر از عناصری که در پی میآیند:
1. اختلال بارز در به کار بردن رفتارهای غیر کلامی متعدد مانند تماس چشمی، حالت چهره، وضع بدنی و حرکتها به منظور تنظیم تعاملهای اجتماعی.
2. ناتوانی در ایجاد روابط با همسالان به تناسب سطح تحول.
3. فقدان تمایل خودانگیخته به تقسیم کردن شادیها، رغبتها و یا موفقیتهای خود با دیگران (برای مثال نشان ندادن، نیاوردن یا اشاره نکردن به اشیای مورد علاقه خود).
4. فقدان تقابل هیجانی یا اجتماعی.
-
اختلال ارتباطی که براساس وجود دست کم یکی از عناصر زیر برجسته میشود:
1. تأخیر یا فقدان کامل تحوّل زبان گفتاری (بدون آنکه با کوشش برای جبران آن از طریق شیوههای دیگر مانند حرکت یا حالتهای چهره، همراه باشد).
2. در افرادی که به قدر کافی از گفتار متناسب برخوردارند، اختلال بارز در آغاز یا حفظ جریان محاوره با دیگری.
3. استفاده قالبی و تکراری از زبان یا وجود زبان غیر معمولی.
4. فقدان بازیهای تخیّلی (وانمود کردن) متنوّع و ارتجالی یا بازیهای تقلیدی اجتماعی متناسب با سطح تحوّل.
-
محدود، تکراری و یا قالبی بودن رفتارها، رغبتها و فعالیتها با توجه به وجود دست کم یک از عناصر زیر نشان داده میشود:
1. دلمشغولی متمرکز بر یک یا چند کانون رغبت یکنواخت و محدود که از نظر شدت یا جهت، نابهنجار است.
2. چسبندگی ظاهراً انعطاف ناپذیر به عادتها.
3. اطوار گریهای حرکتی قالبی و تکراری (مانند به هم زدن یا پیچ دادن دستها یا انگشتان، یا حرکتهای پیچیده تمامی بدن).
۴- دلمشغولی دایم نسبت به برخی از اجزای اشیا
فعالیت های کار درمانی در رابطه با افراد اوتیسم
پروسه کار درمانی شامل؛ ارزیابی کلی، به کارگیری مداخلههای درمانی متناسب و اندازه گیری تاثیر مداخلههای درمانی بر روی کیفیت زندگی فرد، میباشد. همکاری مشترک بین درمانگر، فرد اوتیستیک، خانواده و مراقبین وی نقش مهمی در درک چگونگی تجارب روزمره زندگی فرد مبتلا و تاثیر آن بر روی افراد مهم زندگی او، دارد. تمرکز کار درمانی بیشتر بر این است که با کمک، به فرد اوتیستیک او را قادر سازد که تواناییهای خو را در انجام امور روزانه زندگی نظیر؛ خوردن، لباس پوشیدن، فعالیت های انتقال در سطح شهر و استفاده از وسایل نقلیه, فعالیتهای آموزشی، حرفه ای، تفریحی و مشارکت در دیگر فعالیتهای اجتماعی, به نحو احسن به کار بگیرد. این کمکها و خدمات بر اساس شناخت نیاز ها، خواستها و اولویتهای فردی تعیین میشوند. همکاری دو جانبه و شاید چند جانبه در سر تا سر پروسه درمان لازم و ضروری است. کار درمان سعی می کند یک شناخت و درک مناسب از مهارت ها، نقاط ضعف و قوت فرد و سایر عواملی که بر روی فعالیت های وی تاثیر میگذارند، به دست بیاورد و بر اساس این دانش روشها و تکنیکهایی را به فرد معرفی کند- یا آموزش بدهد- که او را، تا آنجایی که امکان دارد، قادر به انجام فعالیتهای لازم امور روزانه در محیط خانه، مدرسه، کار و جامعه، بنماید. موفقیت یک برنامه درمانی از طریق مشاهده پیشرفت فرد در انجام امور روزانه زندگی - به خصوص کارهایی که برای فرد مهم و معنی در است- افزایش درجه سازگاری وی با شرایط فردی و محیطی، درجه خشنودی و رضایتمندی، سلامتی کلی، احراز نقشهای جدید و انطباق لازم با این نقشها در محیط، اندازه گیری میشود. به علاوه کاردرمان ها با ایجاد تغییرات محیطی و انطباق دادن محیط با نیازها و ویژگی های شخصی این افراد کوشش میکنند تا کارایی مداخلهٔهای کار درمانی را به حداکثر برسانند.
به طور خلاصه اهم خدمات کاردرمانها برای کمک به افراد اوتیستیک عبارتند از:
1. ارزیابی تواناییهای فرد و تعیین سطح مهارتهای رشدی وی در زمینه مهارت هایی نظیر؛ مراقبت از خود، تفریح، وظایف مربوط به نقش،
2. تدارک و برنامه ریزی مداخلههای درمانی که به فرد در پاسخ گویی به محرک حسی و پردازش اطلاعات از طریق حواس کمک کند.
3. تدارک فعالیت های لذتبخش سازنده که به فرد امکان ایجاد تعامل و ارتباط با دیگران بدهد
4. استفاده از تکنیکها و روشهایی که به فرد کمک کند تا یادگیریهایی خود را از یه محیط به محیط دیگر، از یک شخص به اشخاص دیگر، و از یک مرحله زندگی به مراحل دیگر زندگی، انتقال دهند
5. یافتن روشهای متناسب و ایمن رفت و آمد در محیط جامعه از طریق همکاری و همفکری با فرد اوتیستیک و خانواده وی
6. بهبود کیفیت زندگی فرد از طریق ایجاد انطباق و تغییرات محیطی در محل کار و آموزش فرد